هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستاره اس هنوزم دیدن تو برام مث عمر دوبارست هعییی دا یکی نوشته بود که : یه جایی از مان گیر کردی ... اومدیا ولی هنوز همونجایی و داری درجا میزنیانگار منو گفت انگار منو وصف کرد تو گذشتم موندم گیر کردم هرروز این جوونی واسم عذابه از فکرای مزخرف از اتفاقا از تسرا از حالای بد آدما گریه هزار جور حرف مفت که یکبار نتونستم جلوشون وایسم بگم زندگی خودمه گوه منو نخورید ولی همیشه ترسیدم و فرار کردم من خودمو باختم باختم بدم باختمدلم واسه خودم میسوزه نه دوستی که مرهمی نه کوفتی نه زهرماری حتی پولم ندارم برم پیش روانشناس من حتی دسشویی رفتنم سخت شده واسم یه بچه که خودشو بزور نگه میداره چون حوصله این کارم نداره ذهنم پره مشوشه راستی دیروز عاین برگشت سر جمع دعوا قهر ما به لطف عاین خصلت قشنگش یه ۲۴ساعت یا دوروزه ::) تازگیا منم ازش یاد گرفتم زودی میرم پیام میدم ::) +چیشد پیام دادی؟ _دلم خواست باشی. _دلم خواست داشته باشمت + ::) دلم میخواد از سر ذوق خوشحالی گریه کنم واسه یه اتفاق قشنگگگگگگگ و عاین هم کنارم باشه میدونی تقریبا چیزی نبوده که بخوام و بهش نرسم و بابتش خدایا شکرت البته پول با مقدار بالا بود که نرسیدم و دانشگاه فعلا این دوتارو نرسیدم ولی چیزای کوچیک واسم براورده کرده ::) اینکه همه ما میدونیم خدا هست و حواسش به هممون هست خیلی باعث دلگرمیه خیلی خیلی خدایا شکرت نمیدونم چطوری خاطرات بد کلا گذشته رو پاک کنم از ذهنم و رو به جلو برم ترسای گذشته ام ولم نمیکنن خیلی سخت شده واسم من زندگیمو میخوام من بچه ای که بودمو میخوام خودمو میخوام خود خودم پاک معصوم بدون دغدغه :::) نوشته شده توسط کاکتوس در پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۲ | خازرات 1کاکتوس...
ادامه مطلبما را در سایت خازرات 1کاکتوس دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : cactoo بازدید : 48 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1402 ساعت: 14:33